کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش

ساخت وبلاگ
با سلام.به دنیای نیلوبلاگ و وبلاگ جدید خود خوش آمدید.هم اکنون میتوانید از امکانات شگفت انگیز نیلوبلاگ استفاده نمایید و مطالب خود را ارسال نمایید.شما میتوانید قالب و محیط وبلاگ خود را از مدیریت وبلاگ تغییر دهید.با فعالیت در نیلوبلاگ هر روز منتظر مسابقات مختلف و جوایز ویژه باشید. در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.برای حفظ زیبابی وبلاگ خود میتوانید این پیام کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : وبلاگ,امدید, نویسنده : ealirezoof بازدید : 244 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

تو حال وهوای ماه ررمضون و هوای گرم ....صبح زود و یه جایی دورتراز بقیه و دوربریامون ....منوتو اون دوتاعتیقه D: توی ماشین و وسط کوه و تو روشنایی وسکوت اول صبح ....خجالت و استرس ....گرفتن انگشتم بعد دستام تودستات جاگرفتن ....بهم قفل شدن تا ابد ....که هیچکس نتونه جداشون کنه ....بااولین لمس دستات تازه فهمیدم آرامش زندگیمو تودستات پیداکردم....همون موقع دوتایی گوش دادن به آهنگ خاص (بارون پاییزی _یوسف زما کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : اولین,دستات, نویسنده : ealirezoof بازدید : 251 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

به خواست خدا قصه ی عشق ما ازجایی شروع میشه ک من یه دختر نوجوون بودم وتموم دغدغم درس و مدرسه بودوقتی هم بیرون میرفتم سعی میکردم شبیه یه آدم مغرور رفتارکنم و ازطرفی هم بااینکه سن کمی داشتم بازم شیطنت هم سنامونداشتم و همیشه سرم توکارخودم بوداون روزا همدم تنهاییام فقط دخترعموی گلم ریحانه بود وبس...وتنها چیزی که خیلی ناراحت یاخوشحالم میکرد اتفاقات مربوط ب مدرسه و درسام بود نه دغدغه ی دیگه ای کلا یه دخت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : مقدمه,آشناییمون, نویسنده : ealirezoof بازدید : 271 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

چن روز بعد که خاله طاهرم تنهابود و شوهرش نبود خواست که منو پری باهاش بریم خونشون وشب هم.همونجابمونیم چون فرداش هم جمعه (31اردیبهشت ودوروزبعدش نیمه شعبان)بود وتعطیل بودم قبول کردم و رفتیم ....قبلا گفتم که خونه و مغازه علیرضا اینا تومحله خونه خالم بود نزدیک غروب بود که من و پری حاضرشدیم بریم خونه خالم چون خالم زودتررفته بود ما تنها رفتیم ...نزدیک خونه خالم که رسیدیم یهو پری گفت وای چیپس نگرفتیم (ازا کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : اولین,دیدار,مدتها,استارت,آشنایی,ورابطه, نویسنده : ealirezoof بازدید : 258 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

اونروز چون پری میخواست باسجاد بحرفه باایرانسلم نت گرفتم تا شب هردومون آن بشیم آخرشب که شد پری همچنان با سجاد مشغول چت بود ومنم با ریحان تااینکه توگپی که سجادوعلی بودن هم حرف زدیم و اوناهم همینطور ....علی بیشتر حرف میزد سجادو پری کم.کم رفتن پی وی و توگپ حرف نمیزدن حوصلم سررفته بودساعت 12شب(1خرداد) بودعلی هم مثل من تنهابود واسه همین توگپ بامن حرف میزد کلی حرف زدیم فکرنمیکردم اینطوری باشه اخه توحرفاش کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : ابرازعلاقه,بهترین,سوپرایززندگی, نویسنده : ealirezoof بازدید : 299 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

ســــلام به کلبه ی عاشقونه علی وآرزو خوش اومدی این وب هم برای ثبت تموم لحظه های شیرین وقشنگمون من و عشقم نه شیرین وفرهادیم ,نه لیلی ومجنون ماقراره خودمون یه قصه ی جدیدباشیم جُداييمونـ...عارزو خيلياسـ...نفسامونـ بَندهـ بهمـ... نميشيمـ جــُدا...واسهـ كورےچِشـ حســودا... ***** تاریخ آشنایی : 95/3/1ساعت00:15 اولین دیدارمون : 95/3/4ساعت 2:00 اولین تلفنی حرف زدن : 95/3/16ساعت 2:30تا3:2 کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ealirezoof بازدید : 266 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

#زمستون 95

شبی که بااینکه یکم ازهم دلخوربودیم من خونه بابابزرگم وتوسرکاربودی ولی زنگ زدی هم یلدا رو بهم تبریک گفتی وآهنگی که برام فرستادی (نوازش _امیرتتلو )و همزمان 7ماهه شدن عشقمون :)

کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : اولین,یلدای,دوتاییمون, نویسنده : ealirezoof بازدید : 254 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

My whole world changed the second i looked into your eyes.
تمام دنیای من اون لحظه ای که به چشم هات نگاه کردم تغییر کرد....

*******

#سوم خرداد95 ساعت 2نیمه شب

اولین باری ک باهم قرارگذاشتیم همدیگرو ازنزدیک ببینیم اونم توی شب مهتابی و پرستاره .....توسکوت نیمه شب .....یه جای دنج ....بوی عطرت و صدای ارامبخشت ....خنده های دلنشینت واسترس و هیجان وترس .....ولی حس وحال خوب کنارت :)

کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : اولین,دیداروقرارمون, نویسنده : ealirezoof بازدید : 220 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

#بهترین ماه رمضون زندگیم توسال 95 من بیخیال کنکور پیش رو و مشغول کارتو آموزشگاه ....تو هم توشیرینی سرای سجاد اینا کمک سجاد میکردی ....روزه گرفتن دوتایی و شبا تا سحر بیداربودنمون و با تموم خستگیت وبیخوابیت حوصله و لبخندداشتنت ....قرارای نیمه شب واولین هدیه ی بامزت (میمون ناز+عکسش)....شبی ک تا اذون صبح وسحر پیش هم بودیم ....شبی که زنداییم فهمید همه چیو (ادکلن ک یادت رفته بود برامن بزنی برگشتی واسه ز کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : اولین,رمضون,دوتایی, نویسنده : ealirezoof بازدید : 228 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44

#بهترین حس وحال تومحرم امسال(10مهر 95)

شبا هیئت رفتن منو تو ....مسجد که چن قدمی خونتون بودولی دورازخونه ما ....گاهی دیدنت تومسیر .... عزارداری خالصانت واسه امام حسین و زنجیر زدنت ....اولین باری که موقع زنجیرزدنت توهیئت همراهیت میکردم قدم به قدم ....موهای پریشونت و لباس مشکی که خیلی بهت میومد ....روزعاشورا و دلخوریت ازم ....اولین عاشورایی که داشتمت ولی ازدور ....شب شام غریبان و وهمچنان دلخوری ازم و شمعی که واسه رسیدن بهت روشن کردم و تویی که قشنگرین خواسته ی من از خدا وامام حسین بودی :)

کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش...
ما را در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش دنبال می کنید

برچسب : اولین,محرم,دوتایی, نویسنده : ealirezoof بازدید : 251 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 15:44