کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش

متن مرتبط با «دیدار» در سایت کلبه ی عاشقونه ی آقا علیرضا وآرزوخانومش نوشته شده است

فصل دوم /اولین دیدار بعد مدتها +استارت آشنایی ورابطه

  • چن روز بعد که خاله طاهرم تنهابود و شوهرش نبود خواست که منو پری باهاش بریم خونشون وشب هم.همونجابمونیم چون فرداش هم جمعه (31اردیبهشت ودوروزبعدش نیمه شعبان)بود وتعطیل بودم قبول کردم و رفتیم ....قبلا گفتم که خونه و مغازه علیرضا اینا تومحله خونه خالم بود نزدیک غروب بود که من و پری حاضرشدیم بریم خونه خالم چون خالم زودتررفته بود ما تنها رفتیم ...نزدیک خونه خالم که رسیدیم یهو پری گفت وای چیپس نگرفتیم (ازا,اولین,دیدار,مدتها,استارت,آشنایی,ورابطه ...ادامه مطلب

  • اولین دیداروقرارمون

  • My whole world changed the second i looked into your eyes.تمام دنیای من اون لحظه ای که به چشم هات نگاه کردم تغییر کرد.... ******* #سوم خرداد95 ساعت 2نیمه شب اولین باری ک باهم قرارگذاشتیم همدیگرو ازنزدیک ببینیم اونم توی شب مهتابی و پرستاره .....توسکوت نیمه شب .....یه جای دنج ....بوی عطرت و صدای ارامبخشت ....خنده های دلنشینت واسترس و هیجان وترس .....ولی حس وحال خوب کنارت :),اولین,دیداروقرارمون ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها